...در جلوی درب ورودی صحن ابی عبد الله می گذاشتند بعضی ها هم از هم قول شفاعت در آن دنیا را می گرفتند.
در کنار خاکریز رفقایی را دیدم که دست در گردن هم انداخته بودند و از هم طلب حلالیت می کردند. بعضی ها هم که شوخ طبع تر بودند قرار ملاقاتشان را بعد از پیروزی در عملیات در جلوی درب ورودی صحن ابی عبد الله می گذاشتند بعضی ها هم از هم قول شفاعت در آن دنیا را می گرفتند. الان که فکر می کنم آرزو می کنم کاش همه جوانان ما آن روحیه را برای همیشه حفظ میکردند. با خود در اندیشه بودم خدایا فردا صبح کدام یک از این افراد دیگر در بین ما نخواهند بود؟ چه تعدادی از آنان امشب ملکوتی خواهند شد یا شاید این سؤالی بود که فرماندهان ما در آن لحظات بیشتر پاسخش را می دانستند.